زرتشتیان و مسائل جنسی خارج از چارچوب
مشکلی که بخشی از جامعه فعلی با آن دست به گریبان است مسأله حمایت از روسپی و روسپیگری، همجنسگرایی یا دگرباشی و تاسف بارتر از همه خیانت یا به اصطلاح عشق ضربدری، است. متأسفانه در این میان، عدهای که خود را نماینده طیف روشنفکر و فرهیخته جامعه معرفی میکنند، برای توجیه این سخنان سخیف، انگشت اتهام خود را به طرف ادیان ابراهیمی (اسلام، یهودیت و مسحیت) گرفته و اعتقاد دارند که نوع برخورد ادیان باستانی، تایید این گونه اعمال بوده است و مخالفت ادیانی چون اسلام با این گونه امیال جنسی، به دور از تعالیم دینی و ساخته و پرداخته رهبران مذهبی در این ادیان است که موجب شده در فرهنگ مردم هم رسوخ و رسوب کرده باشد. مسأله زمانی جالب میشود که همهی این استدلال کنندگان (البته از نوع ایرانی) برای نفی ادیان ابراهیمی (خصوصا اسلام) و رسیدن به امیال غیرانسانی خود، از خون پاک آریایی و لزوم بازگشت به دین مهر و محبتِ ایران، زرتشت، داد سخن سر میدهند. در این مقالِ کوتاه سعی شده نگاه آیین زرتشت به سه مسأله همجنسگرایی، خیانت و روسپیگری، و روش برخورد با این مسائل، با رجوع به متون مقدس این آیین، بیان شود.
در آیین زرتشت نیز همچون ادیان دیگر دو نوع رویکرد به مسائل جنسی وجود داشته است، یکی رویکرد مادی و دنیایی و دیگر رویکر معنوی و ملکوتی؛ که در اولی به تعیین مجازات برای خاطی و در دومی به تعیین عقوبت خاطی پرداخته است
1. همجنسگرایی
همجنسگرایی یکی از مذمومترین اعمال در آیین زرتشتی میباشد و در متون مقدس زرتشتی از آن به «غلامبارگی یا مواجری» تعبیر شده و به شدت از آن نهی و آن را بدترین گناه در دین معرفی کردهاند. این مذمت تا جایی پیش رفته که حتی غلامباره را با اهریمن، افراسیاب، ضحاک و توربراتروخش (قاتل زرتشت) برابر کردهاند. در آیین زرتشت عقوبتی را که حقیقتا شایستهی غلامبارگی میداند، مرگرزانی یا مرگ ارزان (= اعدام) است، و نکته مهمی که وجود دارد این است برای انجام این مجازات، نیازی به دستور دستوران و موبدان (حاکم شرعها در آیین زرتشتی) نیست و هر کسی که اشخاصی را در حال انجام این کار ببیند، میتواند آنان را در دم بکشد و هیچ گناهی برای فرد قاتل نوشته نخواهد شد.
در آیین زرتشت برای این عمل شنیع، در عالم ملکوت هم عواقب و مجازاتهایی بیان شده است که به برخی از آنها اشاره خواهیم داشت. به عنوان نمونه در کتاب «وندیداد» عاملین به این کار، این گونه توصیف شدهاند:
«آن گاه گفت اهورامزدا: لواط دهنده مرد و لواط کننده، ای سپی تَمَه- زرتشت. او هست دیو، او [هست] دیو پرست. او با دیوها یار [وهمراه]. او با دیوها همنشین. او از دیوهای هرزه-زن. او مانند دیو. همه [کردارش چون] دیو. او پیش از مردن دیو. او پس از مردن با روانهای دیوان فراز شود...»
در کتاب «ارداویراف نامه» که گزارشی از سفر معنوی ویراف مقدس، در جهان دیگر است سرنوشت همجنسگرایان را چنین بیان کرده است:
جایی فراز آمدم دیدم روان مردی که ماری همانند تیری در نشیمن آن روان اندر میشد و از دهان او بیرون میآمد و دیگر ماران بسیار، همهی اندام او را میجویدند و از سروش اهلو و آذرایزد پرسیدم: «این چه گناه کرد که روان او آنچنان پادافره گرانی را تحمل میشود؟» سروش اهلو و آذرایزد گفتند: «این روان آن مرد دروندی است که در گیتی لواط کرد و مردی بر خویشتن هشت. اکنون روان او باید چنین پادافره گرانی را تحمل کند.»
و دیدم روان مردی که مارها مژه او را میگزیدند و میجویدند و به هر دو چشم او مار و کرم دفع میکردند و میخ آهنی بر زبان او بسته بود. و پرسیدم: « این تن چه گناه کرد که روان او چنین پادافره گرانی را تحمل میکند؟» سروش اهلو و آذرایزد گفتند: «این روان آن مرد دروندی است که عمل لواط بسیار کرد و به دلیل میل میل به شهوت بد با زن کسان [دیگر] همخوابگی کرد...»
در کتاب صد در نثر، پس از آنکه بطور مفصل علیه همجنس گرایی موضع میگیرد، در پایان این جمله آمده است که «چون با زنان کنند همچنان بود که با مردمان (= مردان) [کنند] » و این اشاره به شهوت زنان به زنان دارد و کسانی را که میل به جنس موافق خود را دارند اعم مرد یا زن را مستحق همه این توصیفات برشمرده است.
2. روسپیگری
فحشا و روسپیگری نیز یکی از بدترین گناهان در آیین زرتشت است. در این آیین به تمام زنان سفارش شده که از این کار پرهیز کنند و هرکه این عمل زشت را حتی یکبار، انجام دهد، با تمام جادُوان (= جادوگران) و گناهکاران برابر و یکسان میشود، و بالاتر اینکه اهورامزدا، افراد زناکار چه زن و چه مرد را، بزرگترین دشمن و کینهتوز خود عنوان کرده است.
نقل شده که اگر زنی مرتکب چنین گناهی شود، مایه رنجش اورمزد بوده و نحوست همیشه به همراه او هست. به عنوان نمونه آمده است که، اگر به رودخانه نگاه کند، اب رودخانه کم میشود، اگر به درختان بنگرد، ثمره و بار آنها کم میشود، هر مردی که با وی سخن بگوید از عقلش کاسته میشود و عاقبتش مشخص نخواهد بود ...
عقوبت چنین عملی هم در این آیین اعدام یا همان مرگ ارزان است؛ «زرتشت از اورمزد پرسید: برای او (= روسپی) چه باید؟ (= چه مجازاتی مناسب است؟)، دادار اورمزد گفت که او را زودتر بباید کشت که اژدها و همه دام و دد، زیرا که در دام من زیانکارتر است.» این فراز اشاره دارد همچنان که باید موجودات موذی و شر مثل اژدها و خرفستران را کشت، زن روسپی را هم باید کشت و اگر کشته نشود در دامِ بدتر از این عقوبت، عذاب خواهد شد.
در کتاب صد در بندهشن هم آمده « و بدین در گوید ای زراتشت اسفنتمان، از جهت زنان ترا (= تو را) چه گویم که بیک روز تن بدو مرد دهد (= روسپیگری کند)، زودتر بباید کشتن از گرگ و شیر و اژدها» و در ادامهی این فراز، ثوابی و کِرفهیی که برای کشتن چنین زنی در نظر گرفته شده را برابر با ثواب و کِرفهی آتش زدن هزار خانه مار و کژدم و شیر و گرگ و اژدها و خرفستران، بیان میکند.
عقوبت آن جهانیِ این عمل زشت را هم میتوان به دو بخش تقسیم کرد، یکی در مسیر چینود پل (پل صراط) است که فرد گناهکار توانایی رد شدن از این پل را ندارد، چراکه کِرفهها و نیکیهایش اصلا شمارش نمیشود، و فرد خاطی به اعماق دوزخ سقوط میکند، و دیگر نقل عذابهایی برای گناهکاران که میتوان به این فراز از کتاب اداویراف نامه اشاره کرد:
پس دیدم روان زنی که زبانش بریده و چشمش کنده شده و مار و کژدم و کرم و دیگر خرفستران مغز سر او را میخوردند و گاهگاه تن او را با دندان میگرفتند و گوش او را میجویدند. و پرسیدم: «این تن چه گناه کرد؟» سروش و آذر ایزد گفتند: «این روان آن زن دروندی است که در زندگی روسپی بود...»
3. خیانت
هرچند امروزه در برخی جوامع نه تنها این مسئله را مذموم نمیدانند بلکه آن را به عشق بازی واقعی یا ضربدری و یا ... تعبیر میکنند، اما در آیین زرتشت به شدت در مقابل این عمل زشت و کثیف موضع گیری شده و تاکید شده که مرد و زن، هیچگاه به این عمل نزدیک نشوند. در این آیین اگر زنی به شوهر خود خیانت کند، در همان ساعت بر شوهر خود حرام میشود و باید از او جدا شود. اگر این رابطه زناشویی (میان زن و شوهرش) ادامه پیدا کند و زن آبستن گردد، مرد به خاطـر این عمل، مرگ ارزان خواهد شد. دلیل این مجازات هم این است که در آیین زرتشـت اعتقاد دارند که مرد بِهدین (= مؤمن) نباید با زن جددین (= بددین/ غیرزرتشتی) جمع شده و بچه دار شود. در اینجا از زن خیانت پیشه به عنوان جددین تعبیر شده و از مرد خواسته شده در صورت آگاهی از این عمل زشت همسرش، از وی جدا شود.
حال اگر مردی چنین گناهی را انجام دهد و با زنی شوهردار جمع شود، در آیین زرتشت به این گناه، «خصمان یا همیمالان» گفته میشود، یعنی گناهی که تا خصم خشنود نشود گناه از بین نمیرود و روان گنهکار بر سر پل چینود (= پل صراط) باز میماند تا خصم به او برسد و داد خود بستاند و خشنود شود. در نظر زرتشتیان، این گناه از گناهانی است که به حقوق انسانهای دیگر تجاوز شده و فقط در صورت عفو یا قصاص از طرف فرد مظلوم، امکان رهایی وجود دارد. اگر مردی این فعل شنیع را انجام دهد برای رهایی از این گناه، باید به شوهر آن زن واقعه را بگوید، و شوهر مختار در بخشش یا کشتن (= مرگ ارزان) فرد زانی است.
در مورد عقوبت ملکوتی این عمل بسیار ناپسند و قبیح به دو فراز از کتاب ارداویراف نامه اشاره خواهیم داشت که خود شاید حق مطلب را در مورد این عمل، ادا کرده است.
و دیدم زنانی که در دو چشم آنان میخ چوبی زده بودند. به یک پا نگونسار آویخته شده بودند. بسیار وزغ و کژدم و مار و مور و مگس و کرم و خرفستران دیگر به دهان و بینی و گوش و نشیمنگاه و شرمگاه آنان میرفتند و میآمدند. و پرسیدم: «این روان چه کسانی است و ایشان چه گناهی کردند که روان آنها چنین پادافره گرانی را تحمل میکند؟» سروش اهلو و آذرایزد گفتند: «این روان آن زنانی دروندی است که در گیتی شوی داشتند، با مرد دیگر خفتند [تن] به همخوابگی دادند و بستر شوهرشان را تباه داشتند و تن شوهر را آزردند.»
دیدم روان مردی که تن او را در دیگی رویین کردهاند و آن را میپزند... و پرسیدم: «این تن چه گناه کرد؟» سروش اهلو و آذرایزد گفتند: «این روان آن مرد دروند است که در میان زندگان با میل به شهوت و با بدی به سوی زن شوهردار بسیار رفت...
نکته آخر:
تمام این گناهان در آیین زرتشت، با مجازات مرگ ارزان یا همان اعدام پاسخ داده میشوند، و حتی اگر شخص خطاکار در دلِ خود و صادقانه از کردهی خود پشیمان بوده و توبه هم کرده باشد، باز عدم اجرای مجازات اعدام، منوط به ردِ دینی یا همان پیشوای دینی است که با مصلحت سنجی در مورد عدم اجرای آن تصمیم گیری میکند و اگر دستورِ مرگ ارزان دهد، گناهکار هرچند توبه هم کرده باشد، اعدام میشود. در اعتقاد زرتشتیان هرکس مرگ ارزان شود یا محکوم به آن شود، از نحوست بالایی برخوردار است. در نظر ایشان زمانی زلزله زیاد میشود که گناهکاران مرگ ارزان بر روی زمین زیاد میشوند (اشاره به تعطیل شدن اجرای مجازات مرگ ارزان)، در کتاب شایست ناشایست اینگونه تمثیل آورده است که «گنهکاران مرگ ارزان چون بر زمین راه روند، درد و دشواری بر اسپندامذ وارد میشود همچنان که مادر را، پسر مرده در بر باشد»، به همین خاطر، در صورت اعدام، برای فرد معدوم، مراسم دینی گرفته نمیشود.
حال با تمام این توصیفات باید دید افرادی از روی کم اطلاعی، بیسوادی یا عناد، به اسلام (مجازات تعیین شده توسط اسلام برای این افعال) تاخت و تاز میکنند، آیا بازهم سخن از بازگشت به آیین باستانی و خون پاک آریایی خواهند زد.
سید علی آقایی
منابع:
1.صد در نثر
2.صد در بندهشن
3.وندیداد
4.ارداویراف نامه
5.شایست ناشایست
- درصورت خراب بودن تصویر متن ارائه شده و یا وجود ایرادات ویراستاری و فنی لطفا در بخش نظرات ما را آگاه کنید .
- از افزودن نظر با کلمات انگلیسی (فنگلیش) بپرهیزید .
- از توهین به قومیت ها و افراد در نظرات اجتناب کنید .
- نظرات تبلیغاتی منتشر نخواهد شد .