مادرش کنیزی بود به نام عالیه و محمد بن ابراهیم را به خاطر زیبایی و حسنی که داشت دیباخ اصفر (دیبای زرد) می نامیدند.
عمر بن عبدالله به سندش از محمد بن حسن روایت کرده که گفت: چون فرزندان حسن را به نزد ابوجعفر منصور بردند نگاهش به محمد بن ابراهیم افتاد، بدو گفت: دیباخ اصفر تو هستی؟ گفت: آری، منصور گفت: به خدا سوگند به وضعی تو را بکشم که هیچ یک از خاندانت را آن چنان نکشته باشم، سپس دستور داد جرزی را شکافتند و محمد را زنده زنده در وسط آن گذارده، سپس آن را مرمت کردند.
و نیز به سند خود از زبیر بن بکار روایت کرده که مردم دسته دسته به تماشای محمد بن ابراهیم می آمدند تا زیبایی او را بنگرند. [1] .
[1] ابن کثیر در البدایة، ج 10 ، ص 82 به اشتباه این جریان را نسبت به محمد بن ابراهیم بن عبدالله بن حسن داده و پنداشته ابن محمد بن ابراهیم نواده عبدالله محض است و حال آنکه به اتفاق مورخین این محمد برادرزاده عبدالله است و مراد از ابراهیم، ابراهیم غمر جد سادات طباطبا است نه قتیل باخمری. و بدان جهت او را غمر خواندند که مردی کریم النفس و جواد بوده. مصحح.
- درصورت خراب بودن تصویر متن ارائه شده و یا وجود ایرادات ویراستاری و فنی لطفا در بخش نظرات ما را آگاه کنید .
- از افزودن نظر با کلمات انگلیسی (فنگلیش) بپرهیزید .
- از توهین به قومیت ها و افراد در نظرات اجتناب کنید .
- نظرات تبلیغاتی منتشر نخواهد شد .