آيا بدعت به حَسَن و غير حسن تقسيم مي شود و منظور خليفه دوم از «نعم البدعه» چيست؟
مسلماً هر بدعتى، ضلال و گمراهى است؛ «وَكُلُّ ضلالٍ فيالنار»، پس تقسيم بدعت به «حسن» و «غير حسن» را بسيارى از علماى اهل سنت مردود شمردهاند؛ مانند شاطبى و ابن رجب حنبلى و غامدى از نويسندگان معاصر عربستان در كتاب «حقيقة البدعة و احكامها» مىنويسد: «القول بحسن بعض البدع مناقض للأدلّة الشرعية الواردة في ذمّ عموم البدع. ذلك أن النصوص الذامّة للبدعة والمحذرة منها جاءت مطلقة عامة و على كثرتها لم يرد فيها استثناء البتة و لم يأت فيها ما يقتضي أنّ فيها ما هو حسن مقبول عنداللّه ... على انّ القاعدة الكلّية في ذمّ البدع لا يمكن أن يخرج عن مقتضاها فرد من الأفراد». ج 1، ص 138.
«اينكه بگوييم بعضى از بدعتها حسن و نيكو است اين مطلب با ادلّه شرعى كه تمامى بدعتها را مذموم مىداند، تناقض دارد، زيرا نصوصى كه بدعت را مذمت مىكند و مردم را از آن برحذر مىكند عام است و مطلق و بدعتى از آن استثنا نشده است و دليلى هم نيامده كه بگويد بعضى از بدعتها حسن است و نزد خداوند مقبول است. و اصولًا آن قاعده كلى كه در مذمت بدعت وارد شده ممكن نيست از دايره آن، فردى از آن خارج شود.»
احاديثى نقل شده كه امير مؤمنان علي (عليه الصلاه والسلام) نماز تراويح را مىخواند و يا بر آن، امام جماعت تعيين مىكرد و يا اينكه فرموده است: {نوّر اللَّهُ قَبْرَه}
اين نسبت از نظر شيعه مسلماً دروغ است و از نظر علماى اهل سنت نيز ثابت نيست؛ چنانكه در اينباره بيهقى چهار يا پنج روايت نقل كرده و خودش سند همه را ضعيف مىداند و با تحقيق در روايات، به يك روايت كه سند آن صحيح باشد برخورد نكردهايم.
افزون بر اين، ثابت نشده است كه خودِ عمربن خطاب نيز نماز تراويح را خوانده باشد! و عبداللّه بن عمر نيز به شدت از آن نهى مىكرد. امير المؤمنين، على (عليه السلام) نيز به هنگام خلافت در كوفه با اين مظهر مخالفت كرد و معارض اقامه آن بود.
«لَمَّا كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) بِالْكُوفَةِ أَتَاهُ النَّاسُ فَقَالُوا لَهُ اجْعَلْ لَنَا إِمَاماً يَؤُمُّنَا فِي رَمَضَانَ فَقَالَ لَهُمْ لا وَ نَهَاهُمْ أَنْ يَجْتَمِعُوا فِيهِ فَلَمَّا أَمْسَوْا جَعَلُوا يَقُولُونَ ابْكُوا رَمَضَانَ وَا رَمَضَانَاهْ ...» (1).
زمانى كه امير مؤمنان على (عليه السلام) در كوفه بودند مردم كوفه به خدمت حضرت آمده و امام جماعت براى نماز تراويح طلب كردند، حضرت جواب منفى داد و آنان را از اقامه نوافل شبهاى ماه رمضان به جماعت نهى كردند. چون شب هنگام فرا رسيد به هم ديگر مىگفتند بر رمضان گريه كنيد واى بر رمضان.
1. سرائر، ج 3، ص 639
- درصورت خراب بودن تصویر متن ارائه شده و یا وجود ایرادات ویراستاری و فنی لطفا در بخش نظرات ما را آگاه کنید .
- از افزودن نظر با کلمات انگلیسی (فنگلیش) بپرهیزید .
- از توهین به قومیت ها و افراد در نظرات اجتناب کنید .
- نظرات تبلیغاتی منتشر نخواهد شد .