در قمقام ج1ص388و جلاء العیون ص553و ناسخ ج2ص211روایت کرده اند که چون وقت سحر شد امام حسین علیه السلام را خواب ربود،و گریان از خواب بیدار شد،فرمود:در این ساعت در خواب دیدم که سگی چند بر من حمله کردند و در آن میان سک ابلقی بود که زیاده از دیگران بر من حمله میکرد و گمان دارم که آن کس که متوجه قتل و کشتن من شود(پیس)[9]باشد،پس دیدم که جدم حضرت رسول ص با فوجی از ارواح مقدسه بنزد من آمدند.
و جدم بمن فرمود:ای فرزند گرامی توئی شهید آل محمد،و اهل آسمانها و مقدسان ملا اعلا باستقبال تو آمده اند،و انتظار روح مقدس ترا می کشند،تعجیل کن که امشب نزد ما افطار نمایی،و اینک ملکی از آسمان نازل میشود و شیشه سبزی آورده است،که چون تو شهید شوی،خون ترا در آن شیشه کند و بآسمان برد.
در قمقام دارد که فرمود من اینها را بخواب دیدم حالیا وقت نزدیک شد و هنگام رحیل از این دار محنت و سرای غرور فرا رسید.
- درصورت خراب بودن تصویر متن ارائه شده و یا وجود ایرادات ویراستاری و فنی لطفا در بخش نظرات ما را آگاه کنید .
- از افزودن نظر با کلمات انگلیسی (فنگلیش) بپرهیزید .
- از توهین به قومیت ها و افراد در نظرات اجتناب کنید .
- نظرات تبلیغاتی منتشر نخواهد شد .