امام رضاعليه السلام در دو دوره مختلف زندگى كرد. دوره خلافت هارون الرشيد كه يكى از سخت ترين دورانها بر اهل بيت بود. امام رضا در چهار سال نخست از امامت خويش، همچون پدر بزرگوارش جام تلخ درد و رنج را سركشيد.
امام رضا (ع) در نيشابور
اين ماجرا را تقريبا تمام کتاب هايى که به احوال امام رضا (ع) و جريان هاى خط سيرش به « مرو » پرداخته اند ، نقل کرده اند . هنگام ورود به نيشابور دو حافظ قرآن به نام هاى « ابوزرعه رازى » و « محمد بن اسلم طوسى » همراه با تعداد بيشمارى از دانشجويان سر راهش را گرفتند تا چشمشان به جمال رويش روشنى گيرد . مردم بسيارى به استقبال آمده بودند ، برخى فرياد مى زدند ، برخى ديگر از خوشحالى جامه خود را بر تن مى دريدند ، عده اى روى زمين در مى غلتيدند ، عده اى هم سم استر امام را در آغوش مى کشيدند و بالاخره جمعى نيز گردن ها را به سوى سايبان محملش کشيده ، هر کس به نحوى احساسات خود را ابراز مى کرد . روز به نيمه رسيد و از چشمان مردم همچنان سيل اشک سرازير بود . بالاخره چند تن از راهنمايان فرياد برآوردند که : « اى مردم ، همه سکوت اختيار کرده گوش فرا دهيد . پيغمبر اسلام (ص) را با ازدحام بر گرد فرزندش آزار مدهيد .... »